انتخاب شغل

انتخاب شغل

خانه » مشاغل » انتخاب شغل

انتخاب شغل




https://shizyab.ir/wp-content/uploads/2020/03/1.gifاگر دوست دارید شما یا کسب و کارتان، مثل: انتخاب شغل در گوگل و اینترنت دیده شود.

اینجا کلیک کنید.گل



انتخاب شغل

سلام و درود به دستان شیراز یاب.

اکثر خانم ها و آقایانی که امروز وارد بازار کار می شوند، انتظار دارند که طی زندگی شغلی خود، سه بار یا بیشتر، شغل شان را

تغییر دهند. در این مقاله قصد داریم مطالب مفیدی در رابطه با “انتخاب شغل” موردنظر را به شما معرفی می کنیم تا شغلی

که انتخاب می کنید از هر جهت برای تان مفید باشد.

 

انتخاب شغل مناسب

انتخاب شغل

انتخاب شغل

 

انتخاب شغل مناسب یا این 10 قدم ساده

1 – ارزیابی ارزش ها

چه چیز واقعا برای تان اهمیت دارد؟ چه چیز سر حوصله تان می آورد؟ چه کاری را آن قدر دوست دارید که اگر برایش به شما

دستمزد داده شود، احساس گناه می کنید؟ این سوالات می تواند به شما کمک کند یکی از مهم ترین عناصر انتخاب شغل را

پیدا کنید، یعنی ارزش ها. ارزش های شما تکیه گاه احساسی کاری است که انجام می دهید.

2 – تشخیص مهارت ها و استعدادها

مهارت چیزی است که طریق انجام آن را یاد گرفته اید. استعداد چیزی است که با آن به دنیا آمده اید. درک متفاوت بین این دو

اهمیت بسیاری دارد. ممکن است در کاری مهارت داشته باشید اما برای تان جالب نباشد. این یعنی شما از انجام کارهایی که

درآن استعداد دارید بسیار بیشتر لذت می برید تا کارهایی که مهارت انجام آن را آموخته باشید.

3 – تعیین اولویت ها

همه ما اولویت های خاصی در زندگی خود داریم. در برخورد خود با دیگران، در طرز فکر خود و تصمیم گیری های مان، در ارجحیت

دادن به مفاهیم مقابل انسان ها یا برعکس و میزان راحتی خود با ابهامات زندگی.

برای خیلی از افراد، این اولویت ها در سطح ناخودآگاه شان عمل می کند اما شدیدا بر عملکرد ما با دیگران تاثیر می گذارد.

4 – تجربه

هیچ جایزگینی برای تجربه وجود ندارد. هرچه بیشتر بهتر است. می توان گفت تقریبا همه مشاغل از بیرون، متفاوت از درون آن

به نظر می رسند.

و به هیچ وجه فقط به یک تجربه کاری تکیه نکنید.تا آن جا که می توانید در زمینه کاری خود، تجربه بیندوزید. باتجربه خواهید

فهمید که کاری به دردتان می خورد و با ارزش ها و اولویت های تان جور است یا نه.

5 – تخصص اندوزی

متخصص کلی گرا. یعنی کسی که باوجود داشتن شمای کلی از کار، در زمینه های مختلفی از آن تخصص پیدا کرده است. این

روزها سواد به این گفته می شود. این که تا می توانید درمورد موضوعی که دسوت دارید در زمینه کاری تان اطلاعات جمع کنید

و مقصد و هدف آن رشته را دنبال کنید.

6 – در اولین شغل، اول تجربه بد پول

شاید با معدل خیلی بالا از دانشگاه فراغ التحصیل شده باشید. اما وقتی می خواهید وارد بازار کار شوید، اولویت ها حرف اول را

می زنند. یک راه خوب برای بالا بردن فرصت های شغلی خود این است که از خودتان سوال کنید:

«کدام مقام امکان بیشتری برای ام فراهم می کند که در کارم بهترین باشم؟» و شاید آن کار همانی نباشد که حقوق دل خواه

تان را به شما عرضه کند.

7 – انتخاب شغلی که بتوانید 110 درصد به آن متعهد شوید

تعهد پایین و عملکرد متوسط این روزها به هیچ وجه قابل قبول نیستند. مشکل این جاست که ممکن است زمانی پی به مفهوم

این جمله ببرید که دیگر از کار اخراج شده باشید. پس چطور باید خودتان را محافظت کنید؟ اگر کاری را پیدا کنید که بتوانید 110

درصد به آن متعهد شوید، هیچ وقت با چنین مشکلی مواجه نخواهید شد.

 

8 – بناکردن سبک زندگی براساس درآمدتان نه توقعات تان

خیلی از شغل هایی که این روزها دنبال نیروی کار است، وعده می دهد که طی دو سال حقوق میلیونی برای تان درست کند.

مشکل این جاست که خیلی از تازه واردان به آن کارها با این ایده وارد آن کار می شوند و خرج و مخارج شان را هم با همان ایده

انجام می دهند.

یک راه بهتر برای شروع این است که درست از همان آغاز کار، سبک زندگی تان را طوری ساختاربندی کنید که بتوانید 10 درصد

از حقوق تان را هر ماه کنار بگذراید.

9 – گذاشتن 5 درصد از زمان، انرژی و پول تان برای پیشرفت

نمی توانید منتظر کارفمای تان بمانید که لقمه را دهان تان بگذارد. نکته این جاست که نمی توانید در این زمینه به او اطمینان

کنید. کارفرمایان امروزی می خواهند هر تومانی که از جیب شان بیرون می رود، با چند تومان جایگزین شود.

آن ها روی شما سرمایه گذاری می کنند و وقتی بتوانند یک سود فوری و خوب یا نیرو و مهارتی خاص در شما ببینند، سریع

دست به کار می شوند. نکته این جاست که نمی توانید روی هیچ کدام این ها حساب کنید. خودتان باید دست به کار شوید و با

تلاش زیاد خودتان را جلو ببرید.

10 – تمایل به ایجاد تغییر و تطابق

اگر مراحل قبلی را که ذکر شد مطالعه کنید، جای تاکید روی هدف را خالی می بینید. دلیل آن این نیست که

اهداف اهمیت ندارند. بلکه هدف شما معمولا از همه آن عوامل دیگری که به آن اشاره شد، مثل ارزش ها، مهارت

ها، استعدادها و… ناشی می شوند و حتی اگر آن ها را در دفترتان یادداشت کنید یا روی آینه بنتویسید، بازهم

نمی توانید نیاز به تغییر و انطباق و سازگاری با شرایط جدید، رشد خودتان و توسعه فرصت های تان را بپوشانید.

 

نتیجه گیری:

نتیجه گیری کلی برای بهترین شغل این است که اجازه ندهیم تا روزمرگی و احتیاجات زندگی ما را به سمت شغل خاصی
هدایت کند. خود ما باید شغلی را انتخاب و برای به دست آوردن، حفظ و ثباتش تلاش کنیم. پس به امید شغل مناسب بی کار
نمانید.
پیشنهادات:
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد